چرا بی دلیل چاق می شوم؟ (طرز تفکر عاملی مهم در افزایش وزن)
۷ بهمن ۱۳۹۸ ۰۱:۱۸:۵۵ ق.ظ
هنگامیکه صحبت از افزایش وزن می شود، ممکن است فکر کنید که یک رژیم غذایی نادرست و عادت به ورزش نکردن، چیزهایی هستند که باید مراقب آنها باشید! اما مطالعهی جدیدی که در ژورنال بین المللی چاقی منتشر شد، نشان میدهد که فکر کردن به اینکه شما دارای اضافه وزن هستید، در واقع می تواند باعث افزایش وزنتان شود و این چیزی است که من هر روز در کارم بعنوان یک مربی سلامت و سبک زندگی، شاهد آن هستم!
نویسندگان این مطالعه، سه مطالعهی قبلی را که روی بیش از ۱۴۰۰۰ فرد بین سنین ۲۳ تا ۴۵ انجام شده بود، مورد بررسی قرار دادند. آنها دریافتند افرادی که فکر می کردند اضافه وزن دارند، صرفنظر از اینکه فکرشان درست بود یا نه، به احتمال بیشتری به مرور زمان دچار افزایش وزن میشدند. ممکن است عجیب و غریب بنظر برسد، اما بعنوان فردی که به هزاران زن کمک کرده که روابطشان با غذا را بهتر کنند، این نظریه برای من قابل درک است.
چگونه گفتگوی درونی منفی، باعث خود تخریبی میشود
بسیاری از مراجعین من، چند سال اول زندگیشان را بدون نگرانی در مورد وزنشان سپری میکنند، زیرا نمی دانند که چیزی برای نگرانی وجود دارد. در عوض، آنها چیزی می خورند که باعث می شود احساس خوبی داشته باشند و بطور غریزی، مقادیر مناسبی از مواد غذایی را برای بدنهایشان انتخاب میکنند.
اما پس از آن، کسی به آنها میگوید که دارای اضافه وزن هستند یا آنها شروع به مقایسه کردن خودشان با زنان دیگر میکنند یا اتفاقهای دیگری رخ می دهد که منجر میشود آنها باور کنند که نیاز به کاهش وزن دارند. آنها بارها و بارها به آینه نگاه میکنند و هر چیزی که فکر میکنند در بدنشان اشکال دارد را میبینند، که منجر میشود روزهایشان را با احساس بی ارزشی و استرس سپری کنند!
در این زمان است که همه چیز کمی بهم میریزد: آنها شروع به رژیم گرفتن میکنند، هر باری که غذا میخورند استرس و عذاب وجدان میگیرند، چون نگران خوردن چیزهای درست یا نادرست هستند. آنها بجای لذت بردن، برای مقابله با بدنشان ورزش میکنند، و به بعضی غذاها برچسب «بد» میزنند.
اما هنگامی که آنها آنقدر درگیر کاهش وزن هستند که روال معمول غذا خوردنشان را کاملا تحت تاثیر قوانین رژیم غذایی مربوطه قرار میدهند، گوش کردن به توانایی حسیشان برای اینکه بفهمند چه چیزی و چه مقداری باید بخورند، برایشان بسیار دشوار می شود. آنها خودشان را محدود میکنند، از غذا میترسند و حتی احساس بدتری در مورد خودشان پیدا میکنند! اما هنگامیکه شما در تمام طول روز به خودتان گرسنگی میدهید و همیشه استرس دارید، یک چیز خندهدار اتفاق می افتد: شما در نهایت، بر خلاف آنچه انتظار میرود، پرخوری میکنید!
به همین دلیل، اگر حس کنید که اضافه وزن دارید، صرفنظر از اینکه درست یا غلط باشد، متوجه می شوید که عدد روی ترازو، هی بالاتر میرود. برای جلوگیری از این دو درجا زدن، باید از گفتگوی درونی منفی دست بردارید (به خودتان نگویید که عیب و ایراد دارید) و به غذا و خودتان بطور متفاوتی نگاه کنید.
چگونه طرز فکرتان را تغییر دهید
به خودتان اجازه دهید که خود را همانطور که هستید، دوست داشته باشید: حتی اگر اضافه وزن دارید (افراد بسیاری به خودشان می گویند که باید چند کیلو وزن کم کنند اما در واقع اینطور نیست)، این بدان معنا نیست که شما ایرادی دارید. شما می توانید درست به اندازهی هر کس دیگری خوشحال باشید.
گاهی اوقات مردم فکر میکنند که باید به وزن خاصی برسند تا احساس اعتماد بنفس کنند، اما این حقیقت ندارد. اگر مراجعین من، لحظهای شک میکردند که میتوانند همانطور که هستند احساس اعتماد بنفس کنند، من به آنها میگفتم که موضوع این نیست، و باید سعی کنند با عشق به خودشان نگاه کنند.
اگر واقعا مقداری اضافه وزن دارید و پزشکتان هم آن را تایید کرده است، از این مساله بعنوان انگیزهای برای دوست داشتن بیشتر خودتان استفاده کنید، و از بدنتان مراقبت کنید. سعی کنید بجای پشت کردن به بدنتان، با خودتان بسیار مهربان باشید. بعنوان مثال، مانند یک دوست با خودتان رفتار کنید، و بخاطر زیاده روی در خوردن یا پشت گوش انداختن تمرینتان، خودتان را سرزنش نکنید.
شما به یک دوست نمیگویید که «چون دیشب بجای ورزش کردن یک تکه پیتزا خوردی و تلویزیون تماشا کردی، پس مقصر هستی». پس اینکار را با خودتان نیز انجام ندهید. هنگامیکه کمتر قضاوت کنید، بطور طبیعی ورزش میکنید و بدنتان را با غذاهای سالم تغذیه میکنید، چون اینکار باعث میشود احساس خوبی داشته باشید، نه به این خاطر که مجبور هستید. به خودتان بگویید همانطور که هستید، کامل، و بی نقصید، و از این طریق در مورد بدنتان، افکار مثبتی داشته باشید.
روش رژیم گرفتنتان را تغییر دهید: اگر فکر می کنید که رفتن به سراغ یک برنامهی غذایی جدید به شما کمک میکند که وزن کم کنید و آن را حفظ کنید، باید بدانید که اینکار میتواند دید شما نسبت به غذا را تغییر دهد و باعث پرخوری شما شود.
بجای حذف گروههای کامل مواد غذایی و کاهش شدید کالری مصرفیتان، از خود بپرسید: «آیا هنگامی که گرسنه نیستم، پرخوری میکنم؟ اگر چنین است، چه چیزی باعث این مساله میشود؟ آیا من بجز غذا، گرسنهی چیز دیگری مانند هیجان یا مصاحبت با دیگران هستم؟ کدام مواد غذایی هستند که واقعا بدنم را تغذیه میکنند و به من انرژی می دهند، و کدام مواد غذایی، این چنین نیستند؟». نگاهی عمیقتر به رابطهتان با غذا به شما کمک میکند که با بدنتان در ارتباط باشید و در نتیجه دوباره با توجه به حستان غذا میخورید.
مهمترین چیزی که در اینجا وجود دارد این است که از قوانین قراردادی رژیم غذایی دوری کنید و کشف کنید که باید چه چیزی و به چه مقداری بخورید. این بدان معناست که اگر یک چیزبرگر دوبل میخواهید، یکی از آنها بخورید. سپس واقعا روی احساسی که بدنتان دارد، تمرکز کنید.
با وجود آنکه هر بدنی متفاوت است، ممکن است متوجه شوید که این غذا به اندازهی غذاهای دیگر شکمتان را سیر نمیکند. و به این ترتیب شما بخاطر امتحانهایی که روی بدنتان انجام می دهید و غذا خوردن مطابق این الگوها، دچار اضافه وزن نمیشوید. به من اعتماد کنید! درواقع اینکار به احتمال زیاد، مانع پرخوری شما خواهد شد، زیرا دائما احساس محرومیت نمیکنید.